کد مطلب:259354 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138

موضعگیری در برابر دوگانه پرستان
محمد بن ربیع می گوید: در اهواز با مردی دوگانه پرست مناظره و گفت وگو كرده بودم، سپس به شهر سامرا رفتم، بعضی از سخنان آن دوگانه پرست به دلم چسبیده بود (و دلم آن را پذیرفته بود).

روزی كه ملاقات عمومی مردم با خلیفه ی وقت بود، من در خانه ی «احمد بن خضیب» نشسته بودم، امام حسن عسكری علیه السلام از دارالخلافه وارد گردید و به من نگاه كرد و با انگشت سبابه اش به من اشاره كرد و فرمود: «خدا یكتا است، یكتا و فرد است».

(من آن چنان در برابر قاطعیت و صلابت و گفتار از دل برخاسته ی او تحت تأثیر قرار گرفتم كه بی هوش شده و بر زمین افتادم. [1] .

پریشان و نگران بود، دو نفر از شیعیان به عیادتش رفتند، بیمار در حالی كه ناله می كرد به آنها گفت: از خدا بخواهید بیماری مرا (كه در برابر گناه به من داده) پس بگیرد (و من نیز گناه نمی كنم)، نامه ای برای امام حسن علیه السلام نوشته ام، لطفا آن را به آن حضرت برسانید.

عیادت كنندگان گفتند: آن نامه كجاست؟

بیمار جواب داد: زیر فرشی است كه نماز روی آن می خوانم.

عیادت كنندگان آن نامه را برداشتند و آن را گشودند تا بخوانند، ناگاه دیدند پاسخ آن نامه از جانب امام حسن عسكری علیه السلام چنین داده شده است:

«نامه ی تو را خواندیم و از درگاه خدا سلامتی و پس گرفتن لغزش تو را خواستیم، خداوند چهل و نه سال دیگر به تو عمر خواهد داد، خدا



[ صفحه 136]



را حمد و شكر كن...

و لا تأمن إن أسأت أن یبتر عمرك، فان الله یفعل ما یرید؛

اگر گناه كردی، ایمن از آن نباش كه عمرت كوتاه گردد، زیرا خداوند آنچه را بخواهد انجام می دهد.

عیادت كنندگان به بیمار بشارت دادند كه امام حسن عسكری علیه السلام پاسخ تو را با خط خود داده است.

بیمار خوشحال شد و همان دم برخاست و اموالش را صدقه داد و پس از سه روز از طرف عثمان بن سعید عمری، نماینده ی امام حسن عسكری علیه السلام حواله ای از بازرگانانی به دستش رسید و مطابق آن حواله، اموالی سه برابر آنچه را صدقه داده بود، نصیبش گردید و به زندگی خود با كمال سلامتی و شادی ادامه داد. [2] .

نكته ی مورد توجهی كه در جواب نامه ی امام حسن علیه السلام ذكر شده این است كه گناه موجب كوتاهی عمر می گردد، نباید حتی به عمری كه انسان از راه غیب به آن اطمینان یافته، مغرور گردد، زیرا غرور و گناه موجب خشم خدا شده و اراده ی خدا را عوض می كند.


[1] اصول كافي: ج 1، ص 511.

[2] الهداية الكبري: ص 341؛ به نقل از حياة الامام العسكري عليه السلام: ص 258.